در تعزیه موسیقی به دو بخش مجزا و مستقل تقسیم می شود . موسیقی سازی که ارتباط کمی با متن تعزیه دارد و موسیقی آوازی که در زمینه اصلی اجرای تعزیه است .
موسیقی آوازی تعزیه ار جنبه های گونان ، قابل اهمیت است .
ارتباط و کنش متقابل میان آواز در تعزیه و موسیقی ردیف دستگاهی و همچنین مسایلی از قبیل منع مذهبی در گسترش موسیقی ، اهمیت آواز را در تعزیه دو چندان میکند .
در واقع موسیقی آوازی تعزیه از سوی مبتنی بر موسیقی آوازی در ردیف دستگاهی است و از سوی دیگر سبب حفظ و تداوم آن در طول سالیان متمادی شد .
از زمان صفویه با تشدید فضای مذهبی و منع موسیقی ، گسترش و تکامل تعزیه سبب شد ، آواز موسیقی ردیفی ، به تعزیه وارد شده و خود را با آن وفق دهد ، علاوه بر این ، موسیقی آوازی تعزیه ، از موارد دیگری نظیر نقالی ، هم سرایی و نحوه خوانی ، و موسیقی نواحی ایران بهره برده است که به اجمال به هر یک از آنان می پردازیم .
ردیف موسیقی دستگاهی :
در ادواز مختلف نظام پادشاهی ایران ، دربار و پایتخت حکومت محل تجمع هنرمندان بوده است .
از زمان صفویه به دلیل منع سایر انواع موسیقی ، مراکزی نظیر تبریز ، قزوین و اصفهان ، محل تجمع تعزیه خوانان و راویان آوازهای مذهبی شد .
این راویان به دلیل تسلط بر دقایق و ظرایف آواز ، تکنیک ها و حالات مختلف آن برای شخصیت پردازی ها در نمایش های سوگ آور بهره می جستند .
شخصیت ها و کارکترهای مختلف نیز این مکان را فراهم می کرد .
در زمان زندیه نیز شیراز ، رویکردی این گونه یافت .
نکته مهم در این مورد آن است که مکاتب مهم آواز در ادوار بعد در این شهرها پدید آمدند و موسیقی دانان این مکاتب را با نام مکاتب آوازی تبریز ، قزوین ، اصفهان و شیراز به رسمیت
می شناسند.
مکتب آوازی تهران نیز تحت تاثیر تکیه دولت و تجمع خوانندگان برجسته در آن به وجود آمد .
در واقع بزرگ ترین خوانندگان سده اخیر ، تعزیه خوان های برجسته ای بوده اند . سید احمد خان ، اقبال آذر و قلی خان شاهی ، از جمله کسانی هستند که نمونه های آوازی آنان در صفحه ضبط شده و می تواند مرجعی برای ارتباط میان آواز در تعزیه و موسیقی ردیف دستگاهی باشد .
خواننده بزرگی چون اقلبا آذر ، با سبک و تکنیکی ممتاز و حنجره ای رسا و قوی و تحریر های متنوع و پیچیده ، آواز را از تعزیه آغاز کرده بود و از کودکی در قزوین به دسته های تعزیه وارد شد .
نکته دیگر ، حفظ امانت داری ردیف آوازی ، توسط تعزیه خوان هاست . در یک دوره نسبتا طولانی ، از صفویه تا اواخر عهد قاجار ، تعزیه خوان ها ، مهم ترین راویان و مرجعان موسیقی آوازی بودند .
هم سرایی و آواز جمعی :
نوحه مهم ترین شکل آواز جمعی است ، در این فرم ، تعزیه خوان و گروه هم خوان و گاه مخاطبان ، به صورت سوال و جواب ، یک آواز مذهبی را که دارای ریتم مشخص است را اجرا می کنند . تعزیه ها اغلب با پیش خوانی ، شروع می شد .پیش خوانی نیز شامل اجرای نوحه ها و مقدمه ای برای شروع نمایش بود .
نوحه خوانی و مرثیه خوانی دسته جمعی در سوگ قهرمانان اسطوره ای و شخصیت های بر جسته ، از پیش از اسلام رایج بود . این سنت به شکل مذهبی ، وارد تعزیه نیز شد
نقالی :
دو شیوه مرسوم د نقالی یعنی نقالی حماسی و نقالی مذهبی ، پدیده ای مستقل بود که به تعزیه
راه یافت .
نقل حماسی بیشتر شامل شاهنامه خوانی و نقل مذهبی شامل حمله خوانی و حمزه خوانی بود .
نقال با ترکیبی از روایت داستانی ، دکلمه آواز و خواندن برخی نغمه ها به صورتی تحکم آمیز ، یک حکایت حماسی یا مذاهبی را بیان می کرد .
در نقل مذهبی ، بیان تراژیک و غم انگیز و در نقل حماسی بیان پر طمطراق و خطابی وجود داشت .
تعزیه از هر دو بیان در تکامل خود بهر جست . مظلوم خوان ها ( اولیا یا امام خوان ها ) بیشتر از نقل مذهبی و مخالف خوان ها ( اشقیا و دشمنان ) از نقل حماسی بهره گرفتند .
(( هنوز هم می توان دو روش مشخص مقالی را در تعزیه تشخیص داد . بیان غمناک آوازی در دستگا های معین موسیقی ایرانی که مظلوم خوان ها به کار می بردند و بازمانده نقالی مدهبی است. بیان غلو شده پر از طمطراق و تحرک و شکوه که اشقیا به کار می بردند و بازمانده نقالی حماسی است .))
موسیقی نواحی :
آواز و نغمه های مناطق مختلف ایران به دو شکل در تعزیه بروز کرد . حضور خوانندگان برجسته و شاخصی که از شهرهای مختلف ترکیه دولت می آمدند ، برخی حالات و نغمه ها را وارد تعزیه کرد .
از سوی دیگر اجرای تعزیه در مناطقی نظیر گیلان ، مازندران ، آذربایجان و... تلفیقی از روایت های مرسوم تعزیه و نغمه ها و آوازهای محلی را پدید آورد .
این آوازها اغلب شامل مواردی بودند که از نظر فرم و محتوا بیانی غمناک داشتند . در این مورد می توان مثال هایی ارایه کرد :
مازندران :
در میان انواع موسیقی مذهبی در مازندران ، تعزیه ، بیشترین ارتباط متقابل را با موسیقی منطقه ایجاد کرده است .
مقام امیری به عنوان برجسته ترین و مشهور ترین نقام رایج در منطقه ، در بخش موسیقی آوازی و حتی سازی تعزیه راه یافت و حتی تا دو سوی البرز کشانده شد .
از سوی دیگر برخی از نغمه های منطقه کومش ( سمنان ) ، از طرق تعزیه به موسیقی منطقه مازندران نفوذ کرد.
آوازهایی نظیر نجما ، حقانی ، محزونی و صنمبر از کومش به موسیقی آوازی مازندران راه یافته و به تدریج نیز با سازهایی نظیر (( لله وا )) ( نی چوپانی ) و کمانچه اجرا شدند .
طالقان :
موسیقی مذهبی در طالقان ، مهم ترین موسیقی منطقه است .
در تعزیه این منطقه آوازی موسوم (( به کل امیر )) که به احتمال برگرفته از امیری مازندران است .
جایگاه ویژه ای دارد . کل امیر همچنین توسط شعر خوان های طالقان در بیان احادیث و روایت به کار می رود .
نکته قال توجه در مورد ارتباط تعزیه و موسقی نواحی ، در موسیقی سازی نهفته است . بر خلاف مناطق مرکزی و شهرنشینی که موسیقی تعزیه کاملا مستقل است ، در نواحی و مناطقی نظیر مازندران ، گیلان ، کومش و طالقان ، آوازهای منطقه ضمن تاثیر در تعزیه ، به مقام های سازی دیگر مناطق هم جوار وارد شدند .
ارتباط عمیق میان ساز و آواز در مناطق یاد شده و حضور سازهایی نظیر انواع نی با بیان غمناک و ویژه اش ، به این ارتباط ، کمک شایان کرده است .
نفوذ و حضور، حالت هایی مختلف از تعزیه در ساز و آواز مناطق یاد شده ، جنبه دیگری از این کنش و ارتباط متقابل است .
موسیقی سازی :
بر خلاف موسیق آوازی و گسترش قابل توجه آن ، موسیقی سازی تعزیه چندان تکامل و گسترش نیافت و در حد یک نماد تشریفاتی باقی ماند .
در دوران گذشته ، موسیقی سازی تعزیه در استفاده از سارهای بادی ( انواع سرنا و کرنا ) و کوبه ای ( انواع دهل و نقاره ) خلاصه می شد .
در زمان قاجار و پس از ورود موزیک نظام و سازهایی مربوط ، به تدریج سازهای غربی ، جانشین سازهای یاد شده شد .
هر چند در دوره ای کوتاه هر دو گروه سازها ، با هم به کار می رفت .
ترمپت ، ترومبون ، کلارینت ، سنج ، انواع طبل در این اواخر فلوت ابوا ، از رایج ترین سازهای مورد استفاده در تعزیه بوده اند .
در کلیه ادورا مذکور ، سازها وظیفه اعلام آغز مراسم ، ربط قسمت های نمایشی ، و ایجاد فضا را بر عهده داشتند .
عدم مشارکت آنها در متن و عدم همراهی با آواز ، سبب تغییر شکل و گسترش سازهای مربوط به تعزیه شد .
در واقع حضور سازها ، لازم ، اما حاشیه ای بوده است .
منع مذهبی در استفاده از ادوات موسیقی ایرانی ، حجم صدایی کم و شرایط خاص مجریان موسیقی ( موقعیت اجرا ) سبب شد تا سازهای ایرانی هرگز به تعزیه راه نیابند ، این مسئله خود سبب شد جنبه نمایشی – تشریفاتی ، سازهای خبری – نظامی پیشین ، افزایش یافته و حجک صدایی و فضا سازی آنها ، موقعیت این گونه سازها را در سده های متوالی تثبیت کند ، این رویه هنوز ادامه دارد .
از زمان پهلوی اول ، با جلوگیری از اجرای تعزیه و منع نمایش های مذهبی بسیاری از سنت های آن به خصوص در زمینه اجرای آوازهای ، رو به اضمحال گذارد .
وقفه پیش آمده سبب شد در دوره حاضر ، بسیاری ار مجریان تعزیه ، به دلیل عدم آگاهی از رموز و دقایق موسیقی آوازی ، و با تاثیری از موسیقی رسانه ای ، ترانه ها و آوازهای روز و نوعی مصیبت خوانی شبه مداحی – مطربی ، به اجرای تعزیه بپردازند .
با وجود ان که هنوز بقایایی از تعزیه خوان های برجسته و ممتاز حضور دارند ، اما شکل غالب اجرای تعزیه به خصوص در نواحی شهرنشین نظیر تهران ، مبتنی بر اجرایی غیر اصیل ، سطحی و فرمایشی است . بی تردید تعزیه در بخش موسیقی ، نیاز به بازنگری اساسی دارد .